آموزشگاه موسیقی پارسه

بازدید :311
دوشنبه 31 ارديبهشت 1397زمان :14:58
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آموزشگاه موسیقی پارسه

آیا باید در کلاس های گروهی یا جلسات خصوصی برای یادگیری موسیقی شرکت کنم؟

تمامی هنرجویان آینده نگر بارها این پرسش ساده را از من کرده اند. آیا کلاس های موسیقی گروهی یا جلسات خصوصی را توصیه می کنید؟ این بستگی به اهداف شما دارد.

هر یک از این روشهای آموزش موسیقی مزایا و معایبی دارند. جلسات خصوصی معمولا برای پیشرفت شما بسیار بهتر است. کلاس های گروهی معمولا به شما کمک می کنند تجربه های اجتماعی بهتری داشته باشید و برخی از مهارت های مورد نیاز در موسیقی را نیز در کنار آن یاد بگیرید.

شما هر دو نوع کلاس آموزشگاه موسیقیرا در آموزشگاه موسیقی خود خواهید یافت. جلسات خصوصی به شما در دستیابی به اهداف شخصی تان کمک می کنند. وقتی با یک معلم حرفه ای خصوصی کار می کنید، شما توجه و تمرکز کامل معلم را در کل زمان درس دریافت خواهید کرد.

شما از درسهایی که برنامه ریزی شده و متناسب با نیازهای خاص، اهداف و شیوه یادگیری شما هستند، بهره مند خواهید شد. شما به سرعت و به آسانی پیشرفت خواهید کرد، زیرا جلسات فقط برای شما برنامه ریزی می شوند.

شما پیشرفت پایدار به سوی اهداف شخصی خودتان را تجربه خواهید کرد. شما احساس غرور کرده و مهارت های خود را به سرعت توسعه خواهید داد.

کلاسهای موسیقی گروهی نمیتوانند این گونه آموزشهای فردی را ارائه دهند. چرا؟ معلم معمولا از یک برنامه درسی از پیش تعیین شده پیروی می کند و باید نیازهای بسیاری از دانش آموزان را که ممکن است توانایی های متفاوت، سبک های یادگیری، اهداف و یا سن های مختلف داشته باشند را با رعایت تعادل برطرف کند.

آموزشگاه موسیقی پارسه


جلسات خصوصی باعث رشد بهتر دانش آموزان می شوند

دانش آموزان مختلف به شیوه های متفاوتی یاد می گیرند و ارتباط اجتماعی برقرار می کنند. این تفاوت ها می تواند به ویژه در بین کودکان 4-15 ساله، یا بین 20 سال و سن بازنشستگی بسیار گسترده باشد.

این یک امر محال است که کلاسی از هنرجویانی داشته باشید که دارای نیازهای مشابه و سبک یادگیری یکسان باشند بنابراین معلم های کلاس های گروهی باید با این تفاوت ها روبرو شوند. آنها نیازهای هر یک از دانش آموزان را در کنار نیازهای کل کلاس باید به تعادل پیش ببرند.

تصور کنید که یک هنرجو در حال مبارزه برای یادگیری چیزی است که بقیه کلاس آن را به سادگی یاد گرفته اند. معلم می تواند به او کمک کند در حالی که هنرجویان دیگر منتظر هستند، یا معلم می تواند به درس خود ادامه دهد، زیرا بیشتر کلاس آماده پیشروی هستند و از دانش آموزی که در حال مبارزه برای یادگیری است چشم پوشی کند. هیچ یک راه حل خوبی نیست، اما یک مشکل معمول در یک کلاس گروهی است.

هیچکدام از این موارد در کلاس های موسیقی خصوصی رخ نمی دهد و آن را به بهترین انتخاب برای شما تبدیل می کند اگر به دنبال پیشرفت سریع و آسان به سمت اهداف خود هستید.

هنرجویانی که در کلاس های گروهی یک آلت موسیقی را یاد می گیرند، اغلب عادت های بدی را به خود می گیرند، زیرا آنها توجه شخصی و تمرکز ندارند. اشتباهات آنها دیده نمی شود و در نهایت اصلاح نشده باقی می ماند.

جلسات خصوصی، شخصی هستند

بسیاری از هنرجویان جدید به مهارت های خود اعتماد ندارند و نمی خواهند موسیقی را در مقابل دیگران بنوازند. در آموزشگاه موسیقی ، کلاس های گروهی می تواند برای این دانش آموزان نوعی تهدید باشد.

ادامه مطلب در منبع : آموزش موسیقی به صورت خصوصی یا در کلاس های گروهی



مشاهده پست مشابه : 20 مزیت مهم آموزش موسیقی
بازدید :290
شنبه 15 ارديبهشت 1397زمان :12:19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تقریبا همه از موسیقی لذت می برند، چه از طریق گوش دادن به آن، آواز خواندن، و یا نواختن یک آلت موسیقی. اما با وجود این علاقه تقریبا همه جانبه، بسیاری به کنار گذاشتن برنامه های آموزش موسیقی از برنامه های آموزشی خود هستند. این یک اشتباه است؛ با این کار نه تنها یک موضوع لذت بخش را از دست می دهند، بلکه موضوعی که می تواند زندگی و آموزش دانشجویان را غنی کند را مورد اغماض قرار داده اند.

با خواندن ادامه مطلب متوجه شوید که چرا آموزش موسیقی بسیار مهم است و چگونه می تواند مزایایی حتی فراتر از خود ارائه دهد.

آموزشگاه موسیقی پارسه

1. آموزش موسیقی وتوسعه توانایی زبان و استدلال شما

دانش آموزانی که از سنین پایین به یادگیری موسیقی در آموزشگاه موسیقی می پردازند، بخش هایی از مغز آنها که مربوط به زبان و استدلال است توسعه بیشتری پیدا می کند. نیمکره چپ مغز آنها با یادگیری موسیقی پیشرفته بهتری خواهد داشت و آهنگ ها می توانند به ثبت اطلاعات در ذهن جوانان کمک کنند.

2. تسلط بر حفظ مطالب

حتی هنگام نواختن موسیقی از روی نوشته های ملودی، نوازندگان به طور مداوم از حافظه خود برای انجام کار خود استفاده می کنند. مهارت حفظ کردن مطالب می تواند به دانش آموزان در آموزش و پرورش و فراتر از آن، کمک کند.

3. دانش آموزان می آموزند که کار خود را بهبود ببخشند

یادگیری موسیقی باعث ارتقاء مهارت ها می شود و دانش آموزان می خواهند که به جای کار متوسط، کار بهتری انجام دهند. این تمایل می تواند در همه ابعاد تحصیلی اعمال شود.

4. افزایش هماهنگی

دانش آموزانی که با آلات موسیقی کار می کنند می توانند هماهنگی دست و چشم خود را بهبود بخشند. درست مثل ورزش کردن، کودکان هنگام نواختن موسیقی می توانند مهارت های حرکتی خود را توسعه دهند.

5. حس موفقیت

یادگیری نواختن قطعات موسیقی با یک ابزار جدید می تواند یک هدف چالش برانگیز اما قابل دستیابی باشد. دانش آموزانی که حتی به کوچکترین هدف در موسیقی دست می یابند قادر به افتخار کردن به دستاوردهای خود خواهند بود.

6. بچه ها در مدرسه مشغول به تحصیل می شوند

یک موضوع لذت بخش مانند موسیقی کودکمی تواند بچه ها را سرگرم کند و آنها را به حضور در مدرسه ترغیب کند. به نظر می رسد که نوازندگان هنرجو در مدرسه به تحصیل در موضوعات دیگر نیز ادامه خواهند داد.

آموزشگاه موسیقی پارسه


7. موفقیت در جامعه

موسیقی پوششی از جامعه ما است و موسیقی می تواند توانایی ها و شخصیت افراد را شکل دهد. دانش آموزان حاضر در یک گروه موسیقی و یا ارکستر احتمالا در طول عمر خود کمتر از مواد سوء استفاده می کنند.

آموزش موسیقی کودک می تواند تا حد زیادی به توسعه فکری کودکان کمک کند.

8. رشد عاطفی

دانش آموزان در آموزشگاه موسیقیمی توانند بیشتر از لحاظ احساسی توسعه یافته و به همدلی نسبت به سایر فرهنگ ها تمایل داشته باشند و عزت نفس بالاتری داشته و در مقابله با اضطراب بهتر عمل کنند.

9. دانش آموزان الگوهای یادگیری را فرا می گیرند

کودکان با کمک آموزش موسیقی کودک می توانند مهارت های ریاضی و شناخت الگویی خود را توسعه دهند. نواختن موسیقی فرمت سرگرم کننده ای از تکرار و تمرین می باشد.

10. نمرات بهتر

دانش آموزانی که دارای تجربه یادگیری موسیقی هستند قادر به دریافت نمرات بالاتر خواهند بود. نتایج یک گزارش، 63 امتیاز بالاتر در مهارت کلامی و 44 امتیاز بیشتر در ریاضی را برای دانش آموزانی که دوره های موسیقی را گذرانده اند، اعلام کرده است.

11. مهارت های شنیداری دقیق

موسیقیدانان می توانند عناصر معنی دار، اطلاعاتی در صداها، مانند معنای عاطفی در گریه نوزاد را تشخیص دهند. دانش آموزانی که موسیقی را تمرین می کنند توجه بیشتری به حس شنوایی خواهند داشت و الگوهای قابل پیش بینی از سر و صدای اطراف را انتخاب می کنند.

12. موسیقی تخیل و کنجکاوی فکری را ایجاد می کند

معرفی موسیقی در سال های اولیه کودکی می تواند به ایجاد نگرش مثبت به یادگیری و کنجکاوی کمک کند. آموزش هنری تمام مغز را توسعه داده و تخیل کودک را رشد می دهد.

13. موسیقی می تواند آرامش بخش باشد

دانش آموزان می توانند با یادگیری نواختن موسیقی با استرس مبارزه کنند. موسیقی آرامش بخش به خصوص برای کودکان لذت بخش است.

14. آلات موسیقی می توانند نظم را آموزش دهند

کودکانی که یاد می گیرند یک ابزار موسیقی را بنوازند، می توانند یک درس ارزشمندی در زمینه نظم بیاموزند. آنها مجبور خواهند بود زمان را صرف تمرین کنند و با چالش یادگیری نظم و انضباط برای کسب مهارت در نواختن ابزار خود روبرو شوند.

15. آمادگی برای اقتصاد خلاق

سرمایه گذاری در آموزش خلاق می تواند دانش آموزان را برای تبدیل شدن به یک نیروی کار خلاق آماده کند. اقتصاد جدید حرفه های هنری بیشتری را ایجاد کرده است و این شغل ها ممکن است در آینده سریعتر از دیگران رشد کنند.

16. توسعه تفکر خلاق

کودکان و نوجوانانی که هنر را فرا می گیرند می توانند خلاقانه فکر کنند. این نوع آموزش و پرورش می تواند به حل مسائل با تفکر خارج از جعبه کمک کند و درک کنند که ممکن است بیش از یک پاسخ درست وجود داشته باشد.

آموزشگاه موسیقی پارسه


17. موسیقی می تواند اطلاعات فضایی را توسعه دهد

دانش آموزانی که موسیقی را یاد می گیرند، می توانند هوش فضایی خود را بهبود ببخشند، که به آنها اجازه می دهد تا دقت جهان را درک کنند و تصاویر ذهنی خود را شکل دهند. هوش فضایی برای درک ریاضیات پیشرفته مفیدتر است.

18. بچه ها می توانند کار گروهی را بیاموزند

بسیاری از برنامه های آموزشگاه موسیقیپارسه ، کار گروهی برای نواختن یک آلت موسیقی را در قالب بخشی از یک گروه یا ارکستر ارائه می کنند. در این گروه ها دانش آموزان یاد خواهند گرفت چگونه با هم کار کنند و همکاری داشته باشند.

19. مسئولیت و ریسک پذیری

اجرای یک قطعه موسیقی می تواند ترس و اضطراب را به همراه داشته باشد. انجام این کار به بچه ها آموزش می دهد که چگونه ریسک کنند و با ترس روبرو شوند، که به آنها کمک می کند موفق شوند و از پتانسیل خود استفاده کنند.

20. اعتماد به نفس بیشتر

با تشویق معلمان و والدین، دانش آموزان با نواختن یک ابزار موسیقی می توانند به غرور و اعتماد به نفس برسند.

آموزش موسیقی نیز احتمالا ارتباطات بهتر را برای دانش آموزان فراهم می کند.



مشاهده پست مشابه : تاثیر نواختن موسیقی در رشد مغز کودک
بازدید :228
شنبه 8 ارديبهشت 1397زمان :16:13
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چگونه نواختن موسیقی می تواند رشد مغز کودک را تحت تاثیر قرار دهد

به فکر شروع کلاس های موسیقی برای کودک خود هستید؟ و اگر نه، چرا به این موضوع فکر نکرده اید؟ این می تواند بهترین هدیه از شما به فرزند شما باشد!

وقتی ما یک نوازنده پیانو را در حال نواختن یک قطعه موسیقی می بینیم، ممکن است فکر کنیم که کاری که انجام می دهد خیلی ساده است. به نظر می رسد او فقط از دو دست برای فشردن کلیدهای پیانو استفاده می کند، در حالی که یادداشت های خود را در همان زمان می خواند. اما آنچه او (یا بهتر است بگوییم، مغز او) انجام می دهد، بسیار پیچیده تر از آن است.

به طور همزمان، مغز او، هماهنگی دستان را در حین نواختن دو حرکت متفاوت مدیریت می کند ، زبان یادداشت ها (زبان دیگری نسبت به آنکه صحبت می کند) را می خواند.

تمرکز بر اجرای ریتمیک را حفظ می کند، تفسیر موسیقی برای نشان دادن احساسات خود با بازی با صدای بلندتر یا آرام تر، کندتر یا سریعتر را انجام می دهد. گوش دادن و تجزیه و تحلیل آنچه که در حال پخش است، در حالی که به نواختن ادامه می دهد.

هنگامی که این فرایند اتفاق می افتد، مغز او همزمان در چندین زمینه مختلف فعال می شود. این کار، ارتباطات منحصر به فرد بین بخش های مختلف مغز ایجاد می کند و باعث می شود مغز سازگارتر عمل کند.

هیچ فعالیت دیگری (ذهنی یا فیزیکی) نمی تواند به اندازه نواختن موسیقی بخش های مختلف مغز را به طور همزمان درگیر کند.

اساسا، تحقیقات نشان می دهد که نواختن پیانو یا هر وسیله دیگری، مغز را تمرین ذهنی می دهد. این، به نوبه خود، می تواند به ایجاد تعداد قابل توجهی از مهارت ها کمک کند، به همین دلیل است که می تواند برای کودکان مفید باشد.

آیا می دانستید که پخش موسیقی کودک کمک می کند که در ریاضی بهتر باشد؟ یا اینکه می تواند او را در برنامه ریزی و حل مشکل بهتر کند؟ آیا می دانستید که نواختن آلات موسیقی مانند یک فعالیت کامل برای مغز است؟

دانشمندان علوم اعصاب همچنان تحقیقات بیشتری را منتشر کرده اند که نشان می دهد که چگونه برای کودکان مهم است که آموزش موسیقی ببینند. این باعث پیشرفت مغز در بسیاری از موارد می شود و شخصیت آنها را شکل می دهد.

آموزشگاه موسیقی پارسه

مزایای ذهنی اصلی نواختن موسیقی بر کودک

زبان و توسعه حافظه

با توجه به تحقیقات جدید که در مجله اینترنتی The Telegraph منتشر شده است، نواختن موسیقی به طور مرتب می تواند شکل مغز را تغییر دهد و توانایی های آن را افزایش دهد.

این عملکرد بسیاری از مناطق مغز و توابع شناختی ویژه مانند توجه، حافظه و توسعه زبان را افزایش می دهد. پیش از آن که کودک شروع به یادگیری نحوه نواختن ابزار موسیقی کند، مهارت های زبان و حافظه آن قوی تر شده و بهبود می یابد.

شنیدن بهتر و پردازش سریع تر


هنگامی که یک موسیقیدان به ارکستر گوش می کند، او قادر به شنیدن چیزهای زیادی به طور همزمان است. برای مثال، او می تواند ابزارهای مختلف، تغییر ریتم ها، ترتیبات موسیقی یا برخی تنظیمات را تشخیص دهد. این توانایی تشخیص اجزای مختلف موسیقی همان مهارتی است که اجازه می دهد تا فرزند شما به طور همزمان به همان شیوه با چندین دسته اطلاعات مواجه شود. بنابراین این مهارت می تواند به توانایی درک و پردازش اطلاعات سریعتر، و همچنین بهبود شنوایی تبدیل شود.

در زیر اطلاعاتی مبنی بر تحقیقات نینا کراوس، آزمایشگاه علوم عصب شنوایی در دانشگاه شمال غربی ایوانستون آورده شده است:

بهبود در خواندن و مهارت های درک مطلب


خواندن ملودی موسیقی اساسا خواندن زبان دیگری است. این به اندازه یادگیری زبان فرانسه دشوار نیست، اما با این حال یک زبان است.

هنگامی که یک موسیقیدان خواندن یادداشت های موسیقی و دیگر نمادهای موسیقی و همچنین ریتم های پیچیده را شروع می کند، او همان قسمت هایی از مغز را که مسئول خواندن و درک مطلب هستند، درگیر می کند.

طبق اعلام انجمن ملی آموزش موسیقی، مطالعات نشان داده است که کودکان پیش دبستانی که به آموزش موسیقی نواختن کیبورد معرفی شده اند، نمرات بالاتری در آزمون های درک مطلب داشتند.

مهارت های تمرکز بهتر و همچنین مهارت های چندگانه


اگر ما به توصیف آنچه که یک نوازنده پیانو در حین نواختن یک قطعه موسیقی انجام می دهد بپردازیم، مشاهده خواهیم کرد که نیاز به توانایی بالاتری برای تمرکز و انجام چند کار به طور همزمان دارد. کودکان می توانند از این مهارت ها در طول زندگی و نه تنها در هنگام نواختن موسیقی استفاده کنند.

قدرت مغز برای تغییر و به روز رسانی سریعتر در زمان حل مسأله


موسیقیدانان معمولا دو قطعه موسیقی مختلف با دو دست متفاوت می نوازند. این باعث ایجاد ارتباط جدید عصبی در مغز آنها بین نیمکره چپ و راست می شود.

توانایی استفاده از سمت راست مغز، بخش خلاق و بخش منطقی چپ، به طور همزمان یک مهارت بسیار ارزشمند است.

بعضی افراد آن را مهارت " تفکر خارج از جعبه " می نامند. با توجه به روانشناسان دانشگاه واندربیلت، این مهارت می تواند در ادامه زندگی آنها نیز مورد استفاده قرار گیرد زیرا کودکان می توانند هر چه سریع تر یاد بگیرند که چگونه مشکلات را سریعتر حل کنند و راه های مختلفی برای حل مسئله پیدا کنند.

نواختن موسیقی برای مغز مفید است و می تواند منجر به افزایش ضریب هوشی شود. طبق گفته لتز یانک، یک روانشناس دانشگاه زوریخ بعضی از مطالعات نشان داده است که نواختن موسیقی می تواند به طور میانگین 7٪ IQ را در کودکان افزایش دهد.

بهبود درک احساسی


طبق نظر نادین گاب، از آزمایشگاه های علوم اعصاب شناختی در بیمارستان کودکان بوستون در ماساچوست، درک احساسی موسیقی می تواند به بهبود عملکرد اجرایی منجر شود.

عملکرد اجرایی انواع مهارت های ذهنی است که به مردم کمک می کند تا کارها را انجام دهند. این مهارت ها به شما کمک می کند تا چیزهایی مانند برنامه ریزی و سازماندهی، مدیریت زمان خود و توجه به جزئیات را انجام دهید.

این مهارت ها نیاز به یک ارتباط قوی بین عملکرد های شناختی و عاطفی دارند که دقیقا همان چیزی است که موسیقی می تواند نقش مهمی را در آن بازی کند .

توسعه استحکام و پشتکار.


شواهدی وجود دارد که نشان می دهد که پشتکار و یادگیری یک ابزار موسیقی به هم مرتبط هستند. اما محققان نمی دانند، که کدامیک اول می آید ( پشتکار یا نواختن موسیقی ).

با این حال، یک کودک باید پایدار، متعهد و انعطاف پذیر باشد تا بتواند یاد بگیرد که چگونه یک آلت موسیقی را بنوازد.

بله، یادگیری نواختن یک ابزار موسیقی می تواند تا حد زیادی بر پیشرفت مغز کودک شما کمک کند. این می تواند در بسیاری از جنبه های زندگی او تاثیرگذار باشد.

کودکانی که از سنین نوجوانی به آموزشگاه موسیقی می روند، می توانند نه تنها از لحاظ تحصیلی بهتر عمل کنند، بلکه مهارت های بسیار مهمی نیز کسب می کنند که می تواند به آنها کمک کند تا در زندگی موفق باشند.

آنها همچنین یاد می گیرند که این مهارت ها و دستاوردهای موسیقی آنها پاداش سخت کوشی، انضباط و پشتکار آنها است.



مشاهده پست مشابه : شیوه آموزش ارگ و کیبورد
بازدید :353
دوشنبه 2 مرداد 1396زمان :10:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سوالی که برای بسیاری از هنرجویان کیبورد پیش می آید این است که: برای یادگیری کیبورد باید از کجا شروع کرد؟

هنرجویان بسیاری را می شناسم که بخاطر اطلاعات غلط و یا انتخاب غلط، سالهای زیادی را صرف نوازندگی کیبورد و یادگیری کیبورد ( ارگ) نموده اند اما از شیوه نوازندگی خود راضی نیستند و یا اینکه کلاً سرخورده شده اند و قید پیشرفت را زده اند و پذیرفته اند که در همین سطح باقی بمانند.

مطلبی که زیاد دیده ایم و می بینیم این است که خیلی از افراد می پرسند که: برای یادگیری کیبورد باید چه کنیم؟ آیا باید با پیانو شروع کنیم؟ آیا درست است که کسی که پیانو می نوازد، کیبورد هم می تواند بنوازد؟ آیا کتاب Beyer برای یادگیری کیبورد مناسب است؟

این ذهنیت غلط که برای یادگیری کیبورد باید پیانو را آموخت را عمدتاً سه دسته از افراد می گویند:

دسته اولافرادی هستند که در کل اطلاع کمی از موسیقی دارند و سازها را فقط در حد اسم و شکل می شناسند و از بحث های تخصصی بی اطلاعند (اگرچه اظهار نظرهای تخصصی می نمایند). این دسته از کارشناسان به لحاظ اینکه کیبورد و ارگ و پیانو به هم شبیهند و به این دلیل که پیانو معمولاً بزرگتر از کیبورد است تصور می کنند که پیانو کامل تر از کیبورد است و یادگیری پیانو باعث یادگیری کیبورد و ارگ و احتمالاً آکاردئون و... خواهد شد!!!

دسته دومپیانیست هایی هستند که کیبورد نواز نیستند و از تکنیکهای نوازندگی کیبورد و همچنین تفاوتهای نوازندگی پیانو و کیبورد بی اطلاعند و یا می دانند که تفاوتهایی هست اما به سبب تعصبی که با ساز خود دارند، آن را برتر از همه سازها می دانند.

دسته سوماز کارشناسان نیز کسانی هستند که هم کیبورد و هم پیانو می نوازند اما در حقیقت هیچ یک را در سطح تخصصی نمی نوازند تا تفاوتهای این دو درک کنند. این دسته از نوازندگان پیانو را در حد پیانو عمومی و همچنین کیبورد را در حد مقدماتی و یا متوسطه می نوازند.

این نظرات فقط در مورد ساز کیبورد نیست و بسیار دیده ایم که می گویند برای یادگیری گیتار الکتریک باید با گیتار کلاسیک شروع کرد!!! و یا برای یادگیری تار باید ابتدا سه تار را آموخت!!! و...

این راهمایی های غلط می تواند آسیبهای جبران ناپذیری به یادگیری هنرجو وارد نماید و حتی ممکن است سرنوشت موسیقایی یک انسان علاقه مند و عاشق موسیقی را تغییر دهد.

آموزشگاه موسیقی

بازدید :325
دوشنبه 9 اسفند 1395زمان :16:55
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محققان معتقدند نتایج تحقیقات گوناگون حاکی از آن است که یادگیری و حتی گوش کردن موسیقی می‌تواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا 7 درجه افزایش دهد. دانشمندان با انجام تحقیقاتی ادعا کرده‌اند افرادی که می‌توانند یک ساز موسیقی را بنوازند باهوشترند، زندگی اجتماعی بهتری دارند و در تحصیلات خود موفق‌ترند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، تحقیقات جدید نشان می‌دهد افرادی که به طور منظم یک ابزار موسیقی را می‌نوازند بعد از مدتی شکل و قدرت مغز خود را تغییر می‌دهند که این عامل در نهایت می‌تواند به بهبود مهارتها و تواناییهای ادراکی آنها منجر شود. حتی نواختن موسیقی می‌تواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا 7 درجه افزایش دهد.
محققان در این باره اعلام کردند: شواهد نشان می‌دهد مغز موسیقی‌دانان از لحاظ ساختار و عملکرد با افرادی که با موسیقی آشنایی ندارند تفاوتهای زیادی دارد. نواختن موسیقی سبب می‌شود قسمتهای خاصی از مغز که وظیفه پردازش و نواختن یک آهنگ خاص را دارند تقویت شوند. این قسمتها همچنین وظایف دیگری مانند تواناییهای حرکتی، مهارتهای شنیداری و ذخیره‌سازی اطلاعات را دارند و زمانی که فردی شروع به آموختن نواختن یک ساز می‌کند این قسمتها به طور قابل توجهی رشد کرده و عملکرد آنها طی دوران آموزش روز به روز بهتر می‌شود.
لوتز جانک، روانشناس دانشگاه زوریخ، در این‌باره گفت: «آموختن موسیقی بدون شک فواید زیادی برای مغز انسان دارد تا جایی که می‌تواند ضریب هوشی (IQ) فرد را تا 7 امتیاز افزایش دهد. ما در بررسی‌های خود متوجه شدیم که حتی افراد بالای 65 سال‌ هم، 4 یا 5 ماه بعد از شروع به آموزش نواختن یک ساز تغییرات زیادی در مغزشان به وجود می‌آید. حتی چند هفته بعد از شروع آموزش موسیقی نشانه‌های مثبتی در مغز سالمندان دیده می‌شود که این تغییرات در نهایت سبب می‌شود سالمندان ابتلا به بیماری‌های مغزی مانند آلزایمر را به تأخیر بیندازند و حتی از بروز بعضی از فلجی‌ها که به خاطر کاهش عملکردی مغز به وجود می‌آید پیشگیری می‌شود.»
موسیقی روی هر دو نیمکره مغزی انسان تأثیر‌گذار است و باعث تقویت هر دو بخش می‌شود. قسمتهایی از مغز افرادی که موسیقی می‌نوازند و وظیفه کنترل قدرت شنیداری، حافظه و قسمتهایی که وظیفه کنترل دستها را دارند در حین آموزش موسیقی به بهترین شکل تمرین داده می‌شوند و تقویت می‌شوند.
موسیقی به دو شکل می‌تواند به بهبود وضع جسمی و روحی فرد کمک کند به طوری که در فرد شنونده باعث تحریک واکنش‌های عاطفی و ذهنی فرد می‌شود و در فرد نوازنده که خود نیز در ایجاد موسیقی فعال است، علاوه بر تحریک عواطف موجب تقویت ارتباط جسم و ذهن شده و به هماهنگی این ارتباط در بدن کمک می‌کند. از آنجایی که نواختن موسیقی به صورت گروهی یا فردی انجام می‌شود و تأثیر آن نیز بر روح متفاوت است بنابراین تأثیر نواختن و یا شنیدن آن می‌تواند غمگین کننده، اضطراب آور یا نشاط بخش و آرام‌کننده باشد.
جانک در ادامه گفت: «در مورد کودکان ما متوجه شدیم یاد گرفتن موسیقی به آنها نظم و توجه بیشتر و برنامه‌ریزی را می‌آموزد که همه این تواناییها برای بهبود عملکرد این کودکان در طول دوران تحصیل آنها در مدرسه و دانشگاه بسیار مفید است. کودکانی که موسیقی را فرا‌می‌گیرند با سرعت بیشتری می‌توانند خود را با آموزش زبان…
دوم تطبیق دهند و کلمات را مدت زمان بیشتری در ذهن خود نگاه دارند. البته نواختن موسیقی تنها روش برای تقویت این مهارتها نیست، اما ما مطمئنیم این روش میتواند درکنار دیگر متدها کمک مؤثری به انسانها کند. زمانی که شما در حال آموزش موسیقی هستید باید نت‌های موسیقی را بیاموزید، زمانبندی‌ها را رعایت کنید و بتوانید صداها را بهتر به ذهن خود بسپارید.
تقویت همین مهارتها به شما کمک می‌کند زبانهای جدید را بهتر بیاموزید و کلمات را مدت طولانی‌تری در ذهن خود به خاطر بسپارید. موسیقی آن چنان تأثیری روی انعطاف‌پذیری مغز دارد که ما به دنبال استفاده از آن برای کمک به بیماران ذهنی هستیم و تحقیقات زیادی در مورد علم موسیقی – درمانی هم‌اکنون در نقاط مختلف جهان در حال انجام است.»
از طرف دیگر، قرار گرفتن کودکان درمعرض موسیقی حال چه آنها موسیقی را بنوازند وچه به آن‌ گوش بدهند اثرات بسیار مفیدی روی قدرت شنیداری آنها دارد. محقق دونالد هاگس، استاد دانشگاه کارولینا، دراین باره گفت: «هیچ چیزی مانند موسیقی نمی‌تواند همه قسمت‌های مغزی را فعال کند. زمانی که کودکان با موسقی آشنا می‌شوند قسمت‌های زیادی از مغز آنها به طور همزمان تقویت می‌شوند که از جمله آن می‌توان به مرکز زبان‌آموزی و محاسباتی اشاره کرد.
کودکانی که موسیقی گوش می‌دهند قدرت شنیداری آنها به طورقابل توجهی افزایش پیدا می‌کندکه همین عامل سبب می‌شود مهارت‌های زبان‌آموزی آنها رشد چشمگیری داشته باشد. این کودکان بهتر می‌توانند الگوهای زبانی را تقلید کرده و فراز و فرودهای خاص هر زبان را تحلیل کنند که همه این مسائل به بهترین شکل می‌توانند روی مهارت‌های زبان‌آموزی تأثیر مثبت داشته باشد.»
جالب این‌جاست که هیچ‌گاه برای آشنا کردن کودکان با موسیقی دیر نیست. تحقیقات نشان داده که کودکان حتی قبل از تولد نیز می‌توانند به صدای موسیقی گوش داده و آن را به خاطر بسپارند. کودکانی که موسیقی می‌آموزند در امتحاناتی که رابطه مستقیم با قدرت شنیداری دارند نتایج بسیار بهتری می‌گیرند. هرچه زمانی که کودکان در طول هفته به یادگیری موسیقی اختصاص می‌دهند بیشتر باشد به همان میزان قدرت شنیداری آنها نیز بیشتر است.
بررسی‌ها نشان می‌دهد کودکانی که قبل از شروع امتحانات خود به موسیقی‌های اجرا شده توسط موتزارت گوش می‌دهند در امتحانات نتایج بهتری می‌گیرند. این نتایج به خصوص در درس ریاضیات بیشتر به چشم می‌خورد که نشان از تأثیر مثبت موسیقی در قدرت پردازش مغزی دارد.
موسیقی همچنین می‌تواند روی رفتار کودکان تأثیر مثبتی داشته باشد به طوری که کودکان زمانی که به شکل گروهی اقدام به آموزش موسیقی می‌کنند با مفاهیمی مانند همکاری، بردباری و نظم گروهی آشنا شده و آنها را به طور عملی می‌آموزند.
نواختن موسیقی به شدت حس اعتماد به نفس کودکان را افزایش می‌دهد.
زمانی که کودکی قادر به نواختن یک ساز خاص است از طرف دیگران مورد تحسین واقع می‌شود و همین عامل تأثیر بسیار شگرفی در بالا رفتن اعتمادبه‌نفس در میان کودکان دارد.

نوازندگی و سرگرم شدن با موسیقی یکی از علاقیات انیشتین به شمار می رود این امر باعث تغییرات مثبت زیادی در فعالیت ذهنی این مرد شده بود بهتر است بدانید افراد موسیقیدان هوش بالایی دارند و اگر می خواهید عملکرد ذهنی تان را بالا ببرید به موسیقی روی بیاورید
استادان موسیقی اکنون می‌توانند به کسب و کار خود ببالند، چرا که تحقیقات جدید نشان داده است نوازندگی باعث افزایش هوش و عملکرد بهتر مغز می‌شود.
این اولین باری است که ارتباط مستقیم بین “نوازندگی” و “افزایش هوش” مورد بررسی قرار گرفته است. دلیل آن هم این است که عوامل بسیاری در افزایش توانایی‌های ذهنی تاثیر دارد و دانشمندان در گذشته نتوانسته‌اند این عوامل را تحت کنترل در بیاورند. برای مثال، عوامل اقتصادی-اجتماعی در تحقیقات گذشته به عنوان شاخصی برای بهبود وضعیت تحصیلی شناسایی شدند.
گفتنی است؛ انیشتین نواختن پیانو و ویولن را از مادرش فرا گرفته و برای تقویت مهارت‌های ذهنی خود هنگام تدوین تئوری‌هایش از نوازندگی استفاده می‌کرد.
نکته جالب این است که تصور می‌شود نوعی هم‌پوشانی بین متغیر یاد شده و “شناخت موسیقی” وجود دارد؛ به طوری که شاید بتوان گفت نوازندگان به طور کلی از موقعیت مالی بهتری برای یادگیری موسیقی برخوردارند.
تحقیقی در سال ۲۰۱۱ با بررسی ضریب هوشی کودکان نوازنده (در فاصله سنی ۹ تا ۱۲ سال) نشان داد، آن‌ها از توانایی‌های ذهنی مثل انجام چندین کار در یک زمان (multi-tasking)، تصمیم‌گیری‌های منطقی و حل درست مسائل برخوردارند.
همچنین دانشمندان به تازگی با انجام آزمایش‌های ام آر آی مغز افراد تاثیر موسیقی را بر عملکرد مغز افراد مورد بررسی قرار دادند. تصاویر اسکن مغز این افراد را در زیر مشاهده می‌کنید.
همانطور که از این تصاویر پیداست، نوازندگان در مقایسه با افرادی که هیچ تخصصی در زمینه موسیقی ندارند، در آزمون‌های ارزیابی هوش نمرات بالاتری دریافت کرده‌اند.

محققان امیدوارند بتوانند با توسعه این مطالعه، کمک شایانی به کودکان دارای مشکلات یادگیری کنند.

آموزشگاه موسیقی



مشاهده پست مشابه : مفهوم ریتم در کیبورد
بازدید :294
چهارشنبه 4 اسفند 1395زمان :17:03
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مقاله حاضر با عنوان «موسقی راک چیست؟» گزیده ای هستند که به انتخاب مترجم، از مقاله ای توسط کِوین توئیت (Kevin Twit) درباره موسیقی راک با عنوان اصلی «معیارهایی برای قضاوت موسیقی راک» ترجمه شده اند. این مقاله در سال ۲۰۰۱ در سایت مجله هزار سوم ( IIIM Magazine) منتشر گردیده است.
ارزیابی موسیقی راک
موسیقی راک چیست؟ پاسخ دادن به این پرسش دشوارتر از آن است که در ابتدا به نظر می رسد. نویسندگان زیادی به طور کلی به این پرسش پاسخ داده اند و آن را همچنان در هاله ای از ابهام رها کرده اند. در اینجا نیز قصد پاسخگویی دقیق به این سوال را نداریم اما تلاش می کنیم تا چند مورد را درباره این نوع موسیقی بیان کنیم. در ابتدا به خاطر بسپارید که گوش کردن به یک قطعه و طبقه بندی آن بسیار راحت تر از توصیف کردن آن است.

تقریبا در جامعه امروز همه با گوش دادن می توانند تشخیص دهند که یک قطعه راک است یا خیر. به نظر نگارنده سه جنبه وجود دارند که باید در تعریف موسیقی راک گنجانده شوند.

موسیقی راک یک پدیده فرهنگی، سبک نوازندگی و فرم خاصی است. در هر حال هیچ کدام از این جنبه ها، به تنهایی، برای توصیف موسیقی راک کافی نیستند. موسیقی راک ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ جوانان و کوشش برای جاودانه کردن جوانی دارد.

در واقع می توان گفت موسیقی راک شیوه ای است برای بیان پرستش جوانی در فرهنگ ما. شولتز و دستیارش بر این باورند که راک «سرود مشارکت درام گونه در زندگی نوجوانی است که سرشار است از تجربه عمیق باورها، ارزش ها و فعالیت های نوجوانان.» در اینجا شولتز به جنبه های جامعه شناسی راک اشاره می کند. اما موسیقی راک تنها به این جنبه ختم نمی شود. همانطور که آنها اشاره می کنند راک را می توان به عنوان گونه ای موسیقایی نیز تعریف کرد.

در واقع این جنبه از مفهوم راک است که تن به تعریف نمی دهد؛ اولا، موسیقی راک سبک خاص خود را دارد که از عناصر گوناگونی ناشی می شود مانند: ضربه، عمق احساسات (تأثیر گرفته از بلوز)، صداهای خاص (مانند صدای گوشخراش انسان، گیتار الکتریک و درامز) و برداشتی مشخص. رویکرد من، به عنوان یک موزیسین، نسبت به موسیقی راک با رویکردم نسبت به موسیقی جز، کانتری یا موسیقی کلاسیک بسیار متفاوت است.

این تفاوت را می توان در حال و هوای ریتم ها، استفاده از تزئینات میکروتونال، ویبراتو و تن هایی که به کار می برم احساس کرد. نکته جالب توجه این است که زمانی که کسی تلاش می کند موسیقی راک را به شیوه ای غیر اصیل اجرا کند یک موزیسین (و حتی طرفداران موسیقی راک) فورا متوجه می شود. «برداشتی» که درباره آن بحث شد چیزی نیست که بتوان با آگاهی از نت نویسی سنتی بدست آورد. این مفهوم هم شبیه به جمله بیل ادگار درباره موسیقی جز است؛ در واقع موسیقی جز یک سبک نوازندگی است و به همین دلیل «نت ها زیاد به درد نمی خورند مگر اینکه طرف واقعا موزیسین جز باشد!» این مسئله در مورد موسیقی راک هم کاملا صدق می کند.

موسیقی راک علاوه بر سبک خاص، فرم یا ساختار خاص خود را نیز دارد. اندرو چستر در مقاله ی بسیار پربار خود، بین «فرم اکستنشنال ساخت موسیقایی» که موسیقی کلاسیک غربی اکثرا از آن پیروی می کند (extensional form of musical construction) و «پیشروی اینتنشنال» (intensional development) به خوبی تفاوت قائل می شود. چستر اشاره می کند که در حالیکه موسیقی راک فرم هایی دارد که از حالت اکستنشنال پیروی می کنند (مانند موسیقی های غیر اروپایی دیگر)، اما پیشروی آن اینتنشنال است.

چستر توضیح می دهد که در پیشروی اکستنشنال «تم، واریاسیون ها، کنترپوآن، تونالیته ابزارهایی هستند که به صورت همزمان و در زمان (دیاکرونیک) از هسته های موسیقیایی پایه خروج می کنند. بدین ترتیب پیچیدگی بوجود آمده حاصل از ترکیب عناصر ساده است که در این واحد پیچیده، دست نخورده و متمایز باقی می مانند.» به بیان ساده تر، موسیقی با ترکیب خلاقانه عناصر کوچک در فرم های دلنشین علاقه مخاطب را جذب می کند.

آموزشگاه موسیقی

بازدید :301
دوشنبه 2 اسفند 1395زمان :16:52
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای کودکان پر از صدا و موسیقیاست و در همه جای جهان کودکان دارای این قابلیت هستند که نسبت به موسیقی واکنش نشان دهند. آنها علاقه فراوانی به جستجو در امکانات صوتی هرچیز دارند و از ایجاد صدا از اشیا لذت میبرند و اگر این صدا دارای ریتم باشد، میتواند کاملا آنها را مجذوب کرده و انگیزه موسیقایی آنان را تقویت کند.

کودکان از لحظه تولد و حتا قبل از آن با اصوات موجود در محیط اطراف خود خو میگیرند و بنابر میزان توانایی خود در تولید و جستجو در آواها و اصوات مختلف، با این پدیده ارتباط برقرار میکنند. از آنجایی که واکنش نشان دادن به صدا پیشرفته ترین توانایی در نوزادان است، کودک از همان ابتدای تولد باید از نظر موسیقی تغذیه شود.

خواندن ترانه های ریتمیک ملایم، حس آرامش و امنیت را در نوزاد حساس تقویت میکند. قرنهاست که لالایی های آهنگسازان بزرگ و ملودیهای جذاب خودانگیخته که به آهستگی زمزمه شود، کودکان را به خوابی آرام فروبرده است. در چنین حالتی، کیفیت صدای خواننده اهمیتی ندارد بلکه مهم ارتباطی است که از این طریق با کودک برقرار میشود.

کودکان در حدود سه سالگی علاقه ای واقعی به هر نوع فعالیت موسیقی نشان میدهند و این زمان بسیار مناسبی برای والدین و مربیان است تا در شناخت و درک ساختار موسیقی به کودک کمک کنند. هنگامی که موسیقی به شیوه ای آگاهانه و متناسب با درجه ادراک کودک به وی ارایه شود، بدون شک به شناخت و آگاهی او منجر خواهد شد.

در این سن، کودکان تقریبا در تمام زمان بیداری خود در حال جنب و جوش و فعالیت هستند از راه رفتن و دویدن گرفته تا بالا و پایین پریدن، سر خوردن، جهیدن، تاب خوردن و دست زدن. در بسیاری از موارد این حرکات میتوانند در سمت نمایشی کردن ترانه ها، داستانهای کوچک و ساده و قطعات کوچک موزیکال به کار روند. بازیهایی که همراه با موسیقی اجرا میشوند برای داشتن اوقاتی خوش که همراه موسیقی، فعالیت و سرخوشی است برای کودک و بزرگسال به یک اندازه مفید و نشاط آور است.

میتوان گفت که کودکان در سنین ۴ و ۵ سالگی، در زمینه به وجود آوردن موسیقی بسیار مصر و علاقمند هستند. آنها از هر گروه سنی دیگری به خلق موسیقی میپردازند، با دقت تمام در گوشه و کنار آن به کشف و جستجو میپردازند و موسیقی محرکی اساسی برای فعالیتهای آنان به شمار میرود. هنگامی که کودکان ۴ و ۵ ساله اند، برای تجربیات برنامه ریزی شده آمادگی بیشتری دارند و توجه کنید که باید تعادل در این برنامه ریزی رعایت شده باشد. به این ترتیب که زمانی برای شنیدن و شناخت ارزش موسیقی، خواندن، نواختن ساز و ایجاد صدا، ساختن شعر و موسیقی و خلاصه انواع فعالیتهایی که در این صحنه گسترده قابل اجرا هستند، اختصاص داده شود.

شنیدن موسیقی کاریست که میتواند در تمام مراحل فعالیتهای روزانه انجام شود. در واقع عادت به شنیدن موسیقی، پایه و اساس تمام تجربیات موسیقایی است. البته در این سن، کودک به مرحله ای رسیده است که میتواند مدت کوتاهی بنشیند و با دقت به یک اجرای کوتاه یا یک قطعه کوچک موسیقی ضبط شده گوش فرا دهد. قطعات داستانی مانند “پیتر و گرگ [1]” اثر سرگئی پروکوفیف Sergei Prokofiev میتواند در چنین اوقاتی استفاده شود. این داستان به خصوص برای آشنایی با بعضی از سازهای ارکستر مناسب است.

یک فعالیت جذاب دیگر برای این کودکان، شنیدن یک قطعه موسیقی و ساختن داستانی برای آن است. همچنین داستانهایی که با موسیقی پرورانده شده باشند و دارای ریتم و ملودی باشند (در داستانهای زیبای فارسی، از گفتگوهای ریتمیک بسیار استفاده شده است و لزوما نباید به دنبال نمونه خارجی آن بود. از جمله کدوی قلقله زن، کک به تنور، عروسک ناز قندی، نمکی و…) چنین بازیهایی میتواند علاقه کودک به موسیقی را بسیار افزایش دهد.

خواندن ترانه شور و شوق فراوانی برای کودکان به همراه دارد. اکثر کودکان عاشق آواز خواندن و شنیدن آوازی که برای آنها خوانده شود، هستند. صدای کوچک این موسیقیدانان ۴ و ۵ ساله شاید برای تعقیب بالا و پایینهای موسیقی یک ترانه چندان قوی نباشد، والدین و مربیان باید توجه کنند که نباید بیش از حد توان کودک از او توقع کاری بینقص و خواندن بدون ایراد داشته باشند.

توجه کنید که در این سن ترانه هایی برای خواندن کودک مناسبند که بین نتهای “دو” وسط تا “لا” بعد از آن باشند. برای تشویق کودک به خواندن، باید از ترانه هایی استفاده کنیم که خواندن آن برایش ساده باشد، تعداد اوج و فرودهای آن اندک باشد و برای نواختن آن به تمام کلیدهای پیانو نیاز نباشد. ترانه هایی که از کلمات تکراری، عبارات موزون و الگوهای ریتمیک تکرار شونده برخوردار باشند بسیار مناسبند. از طرفی این اشعار برای پروش قدرت بیان و توسعه گنجینه لغت کودک نیز بسیار مناسب هستند.

اشعار مهدکودکی و ترانه هایی که از طریق شرکت دادن کودک در نوعی بازی و فعالیت مانند دست زدن، پای کوبی و ضرب گرفتن روی میز، شناخت موسیقی وی را تقویت میکنند نیز انتخابهای مناسبی هستند. هنگامی که کلمات شعر در ذهن کودک باقی ماند، میتوان برای افزودن به جذابیت آن و شمردن ضرب از یک ساز ساده کوبه ای استفاده کرد که در این میان میتوان به طبل، دایره زنگی، تکه های چوب و سنج اشاره نمود.

بازیهایی که در طی آن انگشتان، دستها و اعضای دیگر بدن حرکت میکنند موجب آگاهی از تواناییهای جنبشی و همچنین هماهنگ سازی عضلات میشوند. آهنگها و حرکات ساده و ریتمیک متغیر کودک را با لایه های زیرین ریتم در موسیقی و همچنین با تاکیدها و کشیدگیهای صوتی آشنا میکنند. توجه کنید که هر قصه ای، حتا داستان ساکت و ساکن “موطلایی و سه خرس” هم میتواند با افزودن صدا، ریتم قدمهای خرسها وبه شعر تبدیل کردن گفتگوها به موضوعی برای ترانه خوانی و موسیقی تبدیل شود.

آنچه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، انتخاب موسیقی مناسب با سن کودک است. ترانه هایی انتخاب کنید که موضوع آن و کلمات اشعارش برای کودک جذاب باشد. کودکان کم سن به خصوص با ترانه های همراه با حرکت (مانند قطار بازی)، بازیهایی که با شعر خوانی انجام میشود (عمو زنجیر باف، گرگم و گله میبرم) ، ترانه هایی از برنامه های محبوبشان و اشعاری که دربر دارنده موضوعات زیر باشد لذت میبرند:

فراموش نکنید که هرچند ترانه های کوتاه برای کودکان جذاب تر است، اما اشعار پرسش و پاسخ یا داستانهای موزون طولانی تر هم برایشان جذاب است. سوال و جواب در ترانه خوانی، جنبه منطقی ذهن کودک را نیز تقویت میکند.

Image result for music

یک عنصر کلیدی دیگر که هنگام انتخاب موسیقی برای کودکان، توجه داشتن به تناسب میان کلمات و ملودی ترانه است. معنی کلمات باید در سبک موسیقی منعکس شده باشد. جمله بندی اشعار و ملودی نیز باید همزمان و منطبق بر یکدیگر باشد. در واقع کلمات و ملودی باید مانند آستر و رویه، یکدیگر را کامل کنند.

به یاد داشته باشید که یکی از اساسی ترین اهداف موسیقی، غنی کردن زندگی کودک از طریق تجربیات موسیقایی او و کمک به پرورش حس زیبایی شناسی اوست. وجود یک برنامه متعادل در کنار سایر فعالیتهای زندگی کودک میتواند بسیار رضایت بخش باشد و پرداختن به موسیقی نباید به شکل یک وظیفه اجباری و زجر آور به او تحمیل شود.

علاقه مندان به شرکت در کلاس های موسیقی کودک و آموزش ارف در آموزشگاه موسیقی هنر پارسه می توانند به آموزشگاه موسیقیهنر پارسه واقع در میدان هفت تیر مراجعه نموده و یا با شماره تماس های 88824774 و 88302969 تماس حاصل فرمایند.

بازدید :272
يکشنبه 24 بهمن 1395زمان :10:55
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

از جمله مهمترین منابعی که موسیقی Jazz از آن استفاده میکند سبک موسیقیBlues است.

این سبک، از موسیقی عامیانه سیاهان آمریکایی مانند آوزاهایی که در هنگام کشت و کار میخوانند، یا آوازهای مذهبی و بخصوص ترانه هایی که در دوران برده داری برده ها میخواندند بوجود آمده است.

به روایتی از سال ۱۹۸۰ سیاهان آمریکایی این نوع ترانه ها را شروع به خواندن کردند. اما به تدریج تاثیر این سبک موسیقی بر سایر سبکها مانند Soul، Rock، Country و حتی Jazz بطور آشکاری مشاهده شد.

Blues های آوازی معمولا” مفاهیم مشخص و محدودی دارند، اغلب آنها ترانه هایی با مایه های غم انگیز راجع به بی وفایی در عشق یا خیانت و … بوده و دارای ملودی های ساده و کوچک میباشند.

هر قسمت از ترانه های Blues معمولا” در حالت استاندارد از ۱۲ میزان تشکیل شده و خواننده تمام شعر را معمولا” با تفاوت کمی روی ملودی همان ۱۲ میزان میخواند، بعد ساز سولو همان ملودی را با کمی تغییر و بداه نوازی اجرا می کند.

Blues استاندارد معمولا” در یک گام بزرگ با استفاده از سه آکورد I و IV و V ساخته میشود که البته برای رنگ آمیزی آکوردها اغلب آنها حداقل هفت می شوند. ناگفته نماند که بلوز در گام های کوچک هم اجرا می شود.

نکته دیگر آنکه اغلب موسیقدانان بزرگ و صاحب سبک هر یک برای خود progression های خاصی را در بلوز استفاده میکنند.

مثلا” چارلی پارکر نوازنده توانای سازهای بادی از این ترتیب هارمونی ها برای Blues استفاده میکند:

Imaj7 VIIm7-5 III7-9 VIm7 II7 Vm7 I7 IVmaj7 IVm7 bVII7


مسئله جالبی که تقریبآ در تمام قطعات Blues دوازده میزانی می توان پیدا کرد آن است که این دوازده میزان به سه گروه چهارتایی تقسیم می شوند که در هر چهار میزان دو میزان خواننده میخواند و بعد دومیزان ساز همراهی میکند.

Image result for jazz blues

نکته مهم دیگر در یک قطعه Blues نت آبی یا محزون است که در ملودی ویژگی خاصی را القا می کند. کافی است شما در یک گام بزرگ نتهای سوم یا پنجم را کمی بم کنید (حد اکثر نیم پرده برای سازهای شستی دار) در اینصورت حس بلوز بوجود میاد.

اغلب قطعات Blues ریتمهای معتدل یا آرامی دارند و بندرت سریع اجرا میشوند.

آموزشگاه موسیقی

بازدید :315
سه شنبه 19 بهمن 1395زمان :14:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رس واکنش بیولوژیکی بدن برای محافظت انسان از خطرات است اما برخی از ترسها ریشه در فرهنگ و اجتماع دارد که «ترس از صحنه» از جمله این گونه ترسهاست.پابلو کازالس۳، از بزرگ‌ترین نوازندگان ویولن سل در قرن بیستم، سال ۱۹۵۴ در مصاحبه‌ای ترس از صحنه را این‌گونه توصیف می‌کند: «هنوز اولین کنسرتم در بارسلونا را به خوبی به یاد دارم. همراه پدرم با تراموا به محل کنسرت می‌رفتم.به قدری نگران و پریشان بودم که ناگهان از جا پریده، فریاد زدم: «ابتدای قطعه را فراموش کرده‌ام.» پدرم گفت: «آرام باش. همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.



باور کنید با وجود اینکه پس از آن بیش از هزار بار بر روی صحنه رفته‌ام هنوز مانند اولین کنسرت احساس ترس و نگرانی می‌کنم.
این نگرانی برای همه نوازندگانی که در دوران طولانی فعالیت هنری‌ام با آنها آشنا شده‌ام کاملاً طبیعی است اما هیچ یک مانند من این‌گونه از ترس به ستوه نمی‌آیند.»
هلموت فونک۴، نوازنده تیمپانی ارکستر سمفونیک رادیو در هانوفر نیز آنچنان دچار ترس و اضطراب می‌شد که یک بار هنگام اجرا از صحنه گریخت و مجبور شد مدتی نوازندگی حرفه‌ای را کنار بگذارد.

تنش و فشار عصبی‌ای که مدتی قبل از اجرا بر وجود موزیسین، سخنران و یا هنرپیشه مستولی می‌گردد «ترس از رفتن بر روی صحنه» نام دارد. این ترس که مانع تبادل انرژی بین نوازنده و شنوندگان می‌شود در مواردی آن‌چنان شدید است که به لغو کنسرت می‌انجامد.

با جمع‌بندی تحقیقات انجام‌شده در این زمینه می‌توان پی برد که ۵۰ درصد نوازندگان حرفه‌ای و ۷۰ درصد دانشجویان موسیقی چنین ترسهایی را تجربه می‌کنند. در کل نوازندگان سه تا چهار برابر بیش از دیگران در معرض خطرات بالای چنین ترسهایی قرار دارند.

بسیاری از نوازندگان برای مقابله با این ترس مشتقاتی از بتابلاکرها۵ مصرف می‌کنند اما مصرف دایمی و نابه‌جای این قرصها و یا مصرف الکل نه تنها عوامل ایجاد این ترس را از بین نمی‌برد بلکه در درازمدت به سلامت موزیسین نیز آسیب می‌رساند و تواناییهای تکنیکی و موسیقایی او را محدود می‌نماید.
عوامل جسمانی و روانی متعددی این ترس و نگرانی را موجب می‌شود.
هنگامی که نوازنده مقابل شنوندگان مردد و فاقد اعتماد به نفسِ کافی است مراکز کنترل بدن در هیپوتالاموس واکنش نشان داده، ترشح هورمونهای آدرنالین و نورآدرنالین از غدد فوق کلیوی افزایش می‌یابد.
این هورمونها هم‌زمان اثرات مثبت و منفی بسیاری را دارا هستند. علایمی مانند لرزش زانوها، افزایش ضربان قلب و تعرق، وقفه در تنفس،‌ لکنت زبان و ترس، از اثرات منفی این هورمونها هستند.
از سوی دیگر وجود این ترس و هیجان به میزانی که توانایی شخص را محدود ننماید همچون نیرو و محرکی است که بدون آن اجرا ممکن نیست.
نخستین نشانه‌های این ترس مدتها پیش از اجرا در اختلالات رفتاری‌ای همچون خشم، زودرنجی و انزواطلبی نمود پیدا می‌کند و روابط شخص با دیگران بسیار آسیب‌پذیر می‌گردد.
حالات درونی نوازنده هنگام غلبه این ترس بسیار متغیر است. از طرفی با برانگیختن احساسات شنوندگان و به وجد آوردن آنان احساس بزرگی و شکوه می‌نماید و از طرف دیگر نگران است که نتواند انتظارات و خواسته‌های خود و دیگران را برآورده سازد.
به طور کلی نشانه‌های ترس از صحنه را می‌توان در سه گروه زیر قرار داد:

۱ـ از کار افتادن بخشی از سیستم عصبی (Blockade)

2ـ واکنشهای روان‌تنی

۳ـ توجه نکردن به هویت خود و زوال شخصیت(Depersonalisation)

در حالت اول نوازنده احساس می‌کند قطعاتی را که قبلاً تمرین نموده بود از یاد برده است و بر حافظه، قدرت ادراک و احساس و حرکات خود کنترل و تسلط کامل ندارد.
واکنشهای روان‌تنی همان‌گونه که قبلاً نیز بیان شد در حالاتی همچون افزایش ضربان قلب و تعرق، خشکی دهان، احساس گرفتگی گلو، لرزش زانوها، بازوها و دست، کاهش قدرت تمرکز و حافظه آشکار می‌گردد.
در حالت سوم تسلط نوازنده بر خود در ارتباط با محیط و شنوندگان کم می‌شود و بسیار خشک و انعطاف‌ناپذیر بر روی صحنه حضور می‌یابد.
پیدایش ترس از صحنه اغلب ریشه در پروسه یادگیری و آموزش نوازنده دارد. عواملی مانند استرس تمرین و اجرا، موقعیت شغلی و اقتصادی نامشخص و فشارهای اجتماعی از دیگر عوامل بروز این ترس به شمار می‌روند.

معمولاً هنگامی که نوازنده‌ای از شغل خود صحبت می‌کند نکاتی همچون استرس و رقابت، موقعیت شغلی نامطمئن، جنبه سوددهی و تجاری کار، قابلیت به اثبات رساندن خود و زبده و نخبه بودن را ذکر می‌نماید.

شرایط آموزشی نامناسب که اغلب در رابطه مستبدانه بین استاد و شاگرد متجلی می‌گردد می‌تواند انگیزه هنرجویی مستعد و ساعتها تمرین او را نقش بر آب سازد.
همین‌طور راهنماییهای ناکافی در مورد انتخاب ساز و قطعات، چگونگی نگه‌داشتن بدن، ویژگیهای خاص هر ساز، تمرین بسیار زیاد، انتظار و توقع بیش از حد از هنرجو و تحقیر او می‌تواند آسیبهای جبران‌ناپذیری در پی داشته باشد.
ارتباط بین ترس از صحنه و شرایط نامناسب آموزشی در مثال زیر به روشنی بیان می‌گردد، ویولونیست ۳۲ ساله‌ای اغلب در ارکستر آن‌چنان دچار ترس و اضطراب می‌شود که بارها هنگام معرفی صحنه را ترک نموده است.

او می‌گوید: «ترسم از این است که شنوندگان پی ببرند چقدر بد می‌نوازم.»این نوازنده فراگیری ویولن را نزد پدرش که نوازنده‌ای حرفه‌ای و بسیار سخت‌گیر بود آغاز نموده است. معلمان بعدی او نیز علاوه بر سخت‌گیری پدر او را تحقیر می‌نمودند. «فقط باید تکنیک و حالت بدن آنها را می‌آموختم. همیشه امیدوار بودم روزی از موقعیت شاگردی و تحقیر دایمی معلمان رها شوم. هر کنسرت نیرو و انرژی فوق‌العاده‌ای از من می‌گیرد و ترس پیوسته با من است.»
گاهی نیز خانواده بدون توجه به خواسته‌ها و تمایلات کودک تنها از روی جاه‌طلبی و یا تحقق آرزوهای برآورده‌نشده خود کودک را به فراگیری ساز تشویق می‌کند که مقاومت درونی و بی‌میلی نوازنده نسبت به ساز و شغل خود سالها بعد در این‌گونه ترسها نمایان می‌گردد.
همچنین بر اساس تحقیقات، بسیاری از موزیسینها به اختلالات خودشیفتگی (نارسیستی) مبتلا هستند و دایماً نیاز به تأیید شدن از سوی دیگران دارند که در صورت برآورده نشدن این نیاز دچار ترس و عدم اطمینان می‌شوند.

هر قدر این ترس زمان طولانی‌تری بر شخصیت نوازنده خدشه وارد سازد درمان آن مشکل‌تر خواهد شد. اما اغلب مانند دیگر اختلالات جسمی ـ روانی بر روی این ترس نیز سرپوشی از سکوت گذاشته می‌شود و نوازندگان به خاطر خجالت و یا ضرر و زیان شغلی ترسشان را پنهان نگه می‌دارند.
از طرف دیگر این ترس در پشت اختلالات جسمانی‌ای همچون اختلال در خواب، اضطراب و بی‌قراری و درد عضلات پنهان می‌ماند و در تشخیصهای پزشکی نیز هنوز همچون گذشته تنها به عوارض جسمانی توجه می‌گردد و مسائلی مانند محیط خانواده و کار و پروسه آموزش نوازنده نادیده گرفته می‌شود و ریشه و عامل اصلی ایجاد ترس شناخته نمی‌گردد.
تکنیکها و راههای مختلفی برای برطرف نمودن این ترس وجود دارد. تصمیم‌گیری در مورد انتخاب راههای درمانی بهتر است با توجه به شدت و دوام ترس و موقعیتی که باعث بروز این حالت می‌شود صورت پذیرد.
کینزیولوگی یکی از راههای غلبه بر «ترس از صحنه» است.
منبع: ماهنامه موسیقی مقام

باور کنید با وجود اینکه پس از آن بیش از هزار بار بر روی صحنه رفته‌ام هنوز مانند اولین کنسرت احساس ترس و نگرانی می‌کنم.
این نگرانی برای همه نوازندگانی که در دوران طولانی فعالیت هنری‌ام با آنها آشنا شده‌ام کاملاً طبیعی است اما هیچ یک مانند من این‌گونه از ترس به ستوه نمی‌آیند.»

هلموت فونک۴، نوازنده تیمپانی ارکستر سمفونیک رادیو در هانوفر نیز آنچنان دچار ترس و اضطراب می‌شد که یک بار هنگام اجرا از صحنه گریخت .

آموزشگاه موسیقی

بازدید :267
شنبه 2 بهمن 1395زمان :16:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روش های آموزش موسیقی و متدهای آموزشی این هنر بویژه برای خردسالان دهها سال است که در کشورهای پیشرفته جا افتاده و تدریس می شود اما در ایران هنوز اندر خم یک کوچه است.

متد آموزش موسیقی ارف که مبدع و مبتکر آن کارل ارف (۱۸۹۵-۱۹۸۲) آهنگساز آلمانی بوده سالها است که در کشورهای مختلف دنیا اجرا می شود ؛ این متد در ایران سال 1348 توسط دکتر سعید خدیری که دانش آموختة مکتب ارف در آلمان بود ، مطرح شد وازآن زمان کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان سازمان رادیو تلویزیون تحت نظر وی شیوه آموزش موسیقی بر مبنای متد ارف را آغاز کرد.

در متد اُرف عناصری مثل بیان،آواز، ریتم و حرکت مبنا قرار می گیرند که با گرایش به موسیقی ،نمایش وحرکت به صورت تجربی ، توانائی های ذهنی و جسمی، مهارت های شنیداری و رفتاری کودکان،ذوق تشخیص موسیقی و زیبائی شناسی آنها را تقویت می کند و از طریق استفاده از سازهای بسیار ساده از نظر ساختمان و طرز اجرا، استعداد کودکان را پرورش می دهد.

از اواخر دهه چهل تا کنون همواره تدریس موسیقی با استفاده از شیوه ارف محل نزاع اهل موسیقی و مدرسان این رشته بوده و عده ای در جهت دفاع از این متد با این استناد که در دهه های اخیر عالمگیر شده است سخن می گویند و عده ای نیز تدریس آن را سوق دادن فرزندان این ملک به سوی غرب و بیگانه می انگارند.

اخیرا ساسان فاطمی پژوهشگر و کارشناس موسیقی در بروشورآلبوم تازه منتشر شده موسسه ماهور چنین نوشته است :„اکنون سالها است که کودکان ما موسیقی را در کلاسهای موسوم به” ارف„، که تماما بر اساس موسیقی غربی برنامه ریزی شده اند آموزش می بینند،گوش کودک ایرانی از همان ابتدا با گام ها و فواصل غربی ،نظام ریتمیک غربی وهمچنین ملودی های غربی خو می گیرد و بدیهی است که به تدریج موسیقی و نظام موسیقایی ایرانی برای او تبدیل به موسیقی و نظامی غریبه و ناآشنا می شود موسیقی هایی که برای کودکان تولید و منتشر می شوند نیز متاسفانه همین نوع موسیقی را ترویج می کنند و گاه هیچ نیستند جز شعرفارسی بر روی ملودی های غربی… .”

در جهان امروز متدهای جهانی و کارآمد دیگرهم مثل سوزوکی،کدای و… در زمینه آموزش موسیقی وجود دارد اما هیچکدام مثل متد ارف بویژه در ایران شناخته شده و جا افتاده نیست.

مهدی آذرسینا که خود از شاگردان دکتر خدیری در آموزش موسیقی به شیوه ارف است می گوید:„ما باید متد مناسبی را داشته باشیم که به درد ما بخورد و با نیازهای ما سازگار باشد من بر این باور هستم که ممکن است بشود به کودک شش ،هفت ساله” راک کشمیر„یا” نصیرخانی”(از گوشه های موسیقی سنتی ایران) هم یاد داد اما این کار هم درست نیست و هم نیاز جنبی آموزش موسیقی را بر آورده نمی‌‏کند .

با گذشت نزدیک به چهل سال از آموزش موسیقی به روش ارف در ایران، گروه موسیقی خبرگزاری مهر بر آن است تا با نظر سنجی از مخالفان و موافقان تدریس این شیوه آموزشی جهت دست یافتن به یک اجماع کلی در زمینه تدریس موسیقی گام بردارد ؛ بدون شک در این مسیر نقش مراکز آموزشی و آکادمیک هنر موسیقی در تهیه و ارائه روشی علمی که مبتنی بر فرهنگ ملی بوده وهمه نیازهای آموزشی را بر اساس موسیقی ایرانی مرتفع سازد بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

کتابی برای آموزش موسیقی به کودکان پیش رو است. از نامش بر می‌آید که حاصل مسیری و رهاورد سفری باشد از روش «کارل ارف» تا دنیای موسیقی ایرانی. سفری که گویا برای مسافرش سی سال به درازا کشیده است. هر جلد از این مجموعه‌ی دو جلدی با نوشته‌ی «رضا مهدوی» (که در هر دو تکرار شده) آغاز می‌شود؛ در آن می‌خوانیم «[موسیقی کودک] با توجه به رشد فزاینده‌ی جمعیت در ایران، به زودی به یکی از مهم‌ترین شاخه‌های درخت تناور موسیقی این کشور تبدیل خواهد شد.» جدا از اینکه بپرسیم آیا درخت موسیقی ما اکنون تناور است؟ باید گفت: موسیقی کودک دست‌کم تا آنجا که به آموزش مربوط است و در کمیت، هم اکنون اگر نه مهم‌ترین، یکی از مهم‌ترین شاخه‌ها در درخت تناور اقتصاد آموزشگاه‌های خصوصی و کودکستان‌های ایران است.

متن کتاب از همین ابتدا تا پایان جلد دوم، میان کارکردهای دوگانه پیچ و تاب می‌خورد. رضا مهدوی در نوشته‌ی آغازینش چاپ آن را «…به قصد مطرح شدن مطالب آن در بین متخصصان فن و افراد با تجربه در این رشته…» دانسته است.

اما نگاه به طراحی تصویری کتاب و گاه تمرین‌های نوشته شده در متن (که حتماً باید آنها را بچه‌ها پر کنند) این امر را به ذهن می‌آورد که کتاب یک کتاب آموزشی برای بچه‌ها هم هست. خود نویسنده نیز در متن هر دو کارکرد را با هم در نظر داشته و جا‌به‌جا میان یک متن روش تدریس و بیانیه‌ی نوعی روش آموزشی (یا برداشت شخصی از روشی قبلاً تثبیت شده) برای آموزگاران و یک کتابچه‌ی آموزشی که برای بچه‌ها نوشته شده نوسان می‌کند.

شاید نبود امکان چاپ یک کتاب برای بچه‌ها و یکی هم برای آموزگاران باعث این کارکردهای گونه‌گون شده است. به نظر می‌رسد که این امر در بعضی موارد باعث شده که نویسنده نتواند توضیحات کامل و جامعی برای آموزگاران بنگارد.

پس از این مقدمه دو نوشته از «مهدی آذرسینا» (مولف کتاب) آمده: «آموزش موسیقی برای چیست؟» و «ملودی‌های ناب موسیقی ایرانی». این دو نوشته خطوط کلی تفکر هنری و آموزشی او را نشان داده و بیان می‌دارد که دغدغه‌ی مولف چیست و چه عواملی منجر به آفرینش چنین اثری شده است. ترکیبی از این دو متن کوتاه می‌توانست تبدیل به مقاله‌ای شود که جایش در پرونده‌ی موسیقی کودک است.

درست همان دغدغه‌ها و مشکلاتی که از چندی پیش در آنجا مطرح می‌شود در متنی جدا و از راهی جدا راه یافته است و این بار به قلم یکی از کسانی که تجربه‌ای دراز در آموزش موسیقی به کودکان دارد. او می‌گوید: «[آموزش دست و پا شکسته‌ی روش اروپایی ارف] ممکن است کودکان را به حدی با موسیقی جدی و موسیقی اصیل خودشان بیگانه کند که نتوان به سادگی تاثیر آن را از بین برد.» این یکی از همان نگرانی‌هایی است که ما را هم به نوشتن آن مجموعه مقالات واداشت.

روش کار برای ایجاد این خوانش جدید یا ایرانی شده از روش «کارل ارف» در گفته‌های «مهدی آذرسینا» (البته در ابتدای جلد دوم) به این صورت آمده است: «با استفاده از متد ارف و تمام تاثیرهای آموزشی آن در حد زیادی استفاده می‌کنیم و ارکان اصلی را بر مبنای اصول ارف قرار می‌دهیم. با استفاده از متد ارف، سادگی و روانی ملودی‌ها را با ظرفیت و فراگیری و فهم کودکان تنظیم می‌کنیم و برای شروع از همان فواصل و ترکیب‌هایی که ارف به کار برده است بهره می‌گیریم، ولی در فرصت مناسب، از ملودی‌های ناب و ایرانی استفاده می‌کنیم؛ البته حساب شده و مدون و به دست موسیقی‌دان صاحب صلاحیت.» این جملات که خط مشی این روش آموزشی را مشخص می‌کند کمی دیر و از نیمه‌ی راه به خواننده گفته می‌شود (شاید هم فرض بر این بوده که خوانندگان حتماً هر دو جلد را در اختیار دارند.)

کلاس با معرفی بچه‌ها آغاز می‌شود. این معرفی موسیقایی که از دیدگاه ملودی بر بنیاد فاصله‌ی سوم قرار دارد، تاکیدش را بر وزن نام بچه‌های کلاس گذاشته است. البته این برای بیشتر مربیان موسیقی کودک (به‌خصوص آنها که در کودکستان‌ها کار می‌کنند و معمولاً دانش موسیقایی کمتری دارند) دشوار است که در هر لحظه بتوانند بر اساس تعداد هجاهای موجود در نام هریک از بچه‌ها، یکی از الگوهای پیشنهاد شده را برگزینند.

به جز یک مورد که در این بخش از فاصله‌ی دوم به دلیل طولانی بودن نام علی‌رضا (و نیاز به طولانی کردن الگوی اجرایی) استفاده شده، بقیه‌ی نام‌ها بر ترکیبی از یک فاصله‌ی سوم خوانده می‌شود. هر چند آذرسینا در جایی از کتاب گفته که این فاصله در طبیعت هم (آواز پرندگان و …) موجود است و کودکان آن را به راحتی می‌خوانند اما مشخص نیست که اگر هدف، آموزش موسیقی ایرانی به کودکان بوده چرا از همان ابتدا با فاصله‌ی دوم که در موسیقی ایرانی بیشتر دیده می‌شود شروع نشده؟ آیا مشکل توان اجرایی سازها بوده یا مبتنی بر یک آزمایش و تجربه با کودکان است؟

اگر مورد اول باعث این انتخاب شده باید گفت که گاه آن آمد که شجاعت به خرج دهیم و آنچه را لازم داریم با دستان خودمان بسازیم. اگر این سازها برای روشمان کافی نیست باید یافت یا ساخت. اما دلیل دوم تفاوت می‌کند؛ در هر صورت بهتر بود دلایل برای اهل فن روشن می‌شد تا آنان هم بتوانند دست به آزمایش بزنند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره (به صورت رایگان) می توانید به آموزشگاه موسیقیهنر پارسه مراجعه و یا تماس حاصل فرمایید:
ضلع شمالی میدان هفت تیر، ساختمان نگین آبی، طبقه چهارم واحد 403 آموزشگاه موسیقیهنر پارسه
88824774-88302969

آموزشگاه موسیقی

تعداد صفحات :1

درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
آرشیو
خبر نامه


معرفی وبلاگ به یک دوست


ایمیل شما :

ایمیل دوست شما :



چت باکس




captcha


پیوندهای روزانه
آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 100
  • بازدید سال : 162
  • بازدید کلی : 19240
کدهای اختصاصی